ایلامیان از مجموعه اقوامی بودند که از هزاره چهارم پ.م. تا هزاره نخست پ.م. بر بخش بزرگی از مناطق جنوب غربی پشتهٔ ایران فرمانروایی داشتند.
آنطور که از اسناد و کتیبههای آشوری برمی آید عیلام نامی است که آشوریان بر این سرزمین نهادهاند خود آنها سرزمینشان را انشان مینامیدند و در کتیبههای هخامنشی هم به کرّات از همین نام استفاده شدهاست. بر حسب تقسیمات جغرافیای سیاسی امروز، ایلام باستان سرزمینهای خوزستان، فارس، ایلام و بخشهایی از استانهای بوشهر، کرمان، لرستان و کردستان را شامل میشد.
پس از تمدن جیرفت میتوان ایلامیان را نخستین مخترعان خط در ایران دانست. البته برخی معتقدند تمدن جیرفت منشأ خط نوشتاری ایلامیان بودهاست که بعدها در کشور گسترش یافت و به شوش رسید.
به قدرت رسیدن حکومت ایلامیان و قدرت یافتن سلسله ایلامی پادشاهی اوان در شمال دشت خوزستان مهمترین رویداد سیاسی ایران در هزاره سوم پ.م. است. تا پیش از ورود مادها و پارسها حدود یک هزار سال تاریخ سرزمین ایران منحصر به تاریخ ایلام است.
سرزمین اصلی ایلام در شمال دشت خوزستان بوده. فرهنگ و تمدن ایلامی از شرق رودخانه دجله تا شهر سوخته زابل و از ارتفاعات زاگرس مرکزی تا بوشهر اثر گذار بودهاست. عیلامیان نه سامینژادند و نه آریایی آنان ساکنان اولیه دشت خوزستان هستند. والتر هینتس در کتاب شهریاری ایلام، ایلامیان را نیاکان قوم کهن لر میداند. قسمتی از متن کتاب: {{تصویر موجود در آجر پخته محافظان داریوش، که در ۵۰۰۰ سال قبل از میلاد کاخ خود را با آن زینت داده بود، دست کم سه نژاد را به وضوح مشخص کرده است. بعضی از محافظان سفید پوستند که به روشنی منظور از تصویر آنها نشان دادن پارسیان بوده است.
گروه دوم قهوهای پوست، که نمایانگر عیلامیان کوه نشین میباشند که امروزه به عنوان لُرها باقی هستند. در شمال شوشن لُرهای فعلی و در شرق و جنوب لرهای بختیاری. اکثریت لُرها سیاه مو و قهوهای پوست اند، نژادی خشن که به زندگی در کوهستانها عادت دارد و از دشت نشینان کمی بلندترند.
گروه سوم باید عیلامیان سرزمین پس کرانه باشند. حتی امروز هم افراد تیره پوست، که به هیچ وجه سیاه پوست نیستند، اغلب در خوزستان دیده میشوند، ایشان اغلب خود را عرب میدانند و میان خود به عربی سخن میگویند، به نظر میرسد که حتی جمعیت عیلام قدیم هم جمعیتی مختلط بوده است و از غیر بومیان تیره پوستی تشکیل میشده است که نژادشان معلوم نیست و از بینالنهرین به عیلام نفوذ کرده بودند.
فرضیاتی هم در مورد ارتباط زبانهای دراویدی با زبان ایلامی مطرح شدهاست. وجود یک زبان مشترک که زبانهای دراویدی و ایلامی از آن منشعب شدهاند، میتواند به معنای نیای مشترک ساکنان بومی ایران و هندوستان پیش از ورود آریائیان به این سرزمین باشد.