از راه شمال غربی و قفقاز
برخی از محققان حتی برخی از آنانی که ایرانویج را به ناحیهٔ خوارزم منطبق میدانند، مسیر مهاجرت این دو گروه بزرگ آریایی را شمال دریای خزر، قفقاز، و سپس غرب فلات ایران تصور میکنند. برخی از دلایل طرفداران این نظریه به این ترتیب است.
- جابجایی ایرانویج در دوران ساسانیان از محل واقعی خود به آذربایجان عدهای را به این فکر انداخت که اصولاً شاید مهاجرتی صورت نگرفته بلکه نوعی گسترش موضعی در چهار دیواری فلات ایران انجام پذیرفتهاست.
- سرراستترین راه میان دشتهای اوراسی و هگمتانه و پارسه همان راه قفقاز است.
- ورود واقعی بعضی عناصر آریایی از اواخر هزارهٔ سوم پیش از میلاد به بعد از راه قفقاز به آسیای صغیر و غرب فلات ایران و به جای گذاشتن برخی آثار وجودی از خود در قفقاز و پراکندن بسیاری از اسامی جغرافیایی در سر راه خود مستقیماً یا از طریق هیتیها و هوریها و غیره در آسیای صغیر و بینالنهرین و آذربایجان امروز، همراه با اسامی آریایی اشخاص در اسناد و کتیبههای یافت شده در این نواحی، و یکی پنداشتن آن نفوذهای مستهلک شدنی با مهاجرتهای مستهلک کردنی، باز هم راه قفقاز را باور کردنیتر مینمود به ویژه وجود اسامی برخی ایزدان آریایی در کتیبههای هیتی-هوری در اسناد کاشیان و غیره. این نظریه دارای نقاط ضعف بسیاری است.
از راه شمال شرقی
حسن پیرنیا در مورد مسیر این مهاجرت چنین مینویسد: اقوام ایرانی پس از جدا شدن از اقوام هندی آریایی از سغد به مرو آمده سپس به هرات رسیدهاند. متعاقب آن کابل و نیسایه را اشغال کردند و به رخج و وادی هیرمند وارد شدهاند. مدتی در اطراف دریاچه هامون در سیستان سکونت اختیار کردند و سپس متوجه شمال و شمال غربی گردیده، وارد خراسان و نواحی جنوبی کوههای البرز تا حد ری گردیدهاند. جوهر و جان کلام در این نوشته به حقیقت نزدیکتر از نظر مدعیان راه قفقاز است. حسن پیرنیا این منازل سر راه را از روی کشورهای ۱۶ گانه وندیداد پشت سر یکدیگر آوردهاست.
دیاکونوف مؤلف کتاب تاریخ ماد نیز آشکارا خط سیر شرق به غرب را برای طوایف مادی تأیید میکند. مقارن حرکت طوایف آریایی بالقوه مادی در مسیر نجد شمالی، طوایف آریایی دیگری بالقوه پارسی از نواحی جنوبی افغانستان امروز وادی هلمند تحت تأثیر همان شرایط و الزام به سوی نجد ایران پیشروی آغاز کردند. این دو مسیرهای تازهای نبودند این مسیرها از هزارههای پیش راههای شناخته شدهبودند که اولی آسیای صغیر و بینالنهرین شمالی را به آسیای میانه متصل؛ و دومی بینالنهرین جنوبی را به وادی سند مربوط میساخت.
اکنون دیگر مسیر شمال شرقی، نجد مرکزی، شمالی، نجد غربی برای طوایف ماد و مسیر شرق، نجد مرکزی، جنوبی برای طوایف بالقوه پارس مورد تأیید اکثریت دانش پژوهان است. گیرشمن در اینباره مینویسد، تقریباً مقارن با ظهور زرتشتقبایل آریایی ساکن در اطراف سیلک نزدیک کاشان بر اثر فشار خارجی شروع به حرکت به سوی غرب و جنوب غرب میکنند. سیلک متعلق به نخستین قبایل ایرانی بود که در حدود ۱۰۰۰۰ سال پیش از میلاد به داخل فلات ایران رسیدند. مهاجمان قبلی هندواروپایی از راه قفقاز به آسیای صغیر و بینالنهرین و ایران غربی نفوذ میکردند؛ ولی توسط اقوامی بومی مستهلک میشدند.
گیرشمن در مورد مسیر مهاجرت مادها و پارسیان در داخل فلات ایران مینویسد، گروهی که بعدها موسوم به ماد شدند از ماوراءالنهر به سوی شمال خراسان کنونی و گرگان، تپه حصار سیلک و گیان درآمد و دیگری که بعدها موسوم به پارس شد، در رخج با شاخه هندی-آریایی درافتاد و پس از مدتی اقامت در جنوب افغانستان و وادی هیرمند به سوی داخل نجد، سیستان، کرمان و پارس تا مرز عیلام گسترش یافت.